پنج توصیه استفن والت استاد دانشگاه هاروارد به دانشآموختگان روابط بینالملل

نکاتی پندآموز که میتواند برای سایر رشتهها و حتی زندگی شخصی ما هم موثر واقع شود.
۱) بر یک حوزه تخصصی مشخص متمرکز شوید:
این امر باعث میشود اعتماد به نفس بالایی پیدا کنید و دیگران شما را به عنوان یک متخصص در یک موضوع خاص، مورد توجه و محل استناد قرار دهند.
۲) قابل اعتماد، صاحب اعتبار و در کار پژوهشی پشتکار داشته باشید:
این امر مستلزم یادگیری تعیین اولویتها و مدیریت برنامههای پژوهشی شماست.
۳) در یک مجموعه حرفهای همفکر عضو شوید.
انسانی شریف، با مرام و دوستان بسیار باشید، نه یک خودشیفته متکبر. ریچارد هالبروک سفیر پیشین آمریکا، با وجود علامگی و پر انرژی بودن، شخصیت تهاجمی اش مانع رسیدن وی به جایگاهی شد که بیش از اینها لایقش بود. اما برنت اسکوکرافت یا ویلیام پری به اوج رسیدند، زیرا توانستند هم رهبران موثر و هم انسانهای شایسته ای باشند.
عضویت یا همکاری در یک مجموعه حرفهای همفکر، یک دارایی واقعی است. در حالت ایدهآل، این شبکه شامل افرادی میشود که به شما میگویند چه زمانی اشتباه میکنید و یا زمانی که کارتان در مسیر لغزش و انحراف است به شما این نکته را یادآوری میکنند. لزما مجبور نیستید توصیه آنها را گوش دهید، اما بهترین کاری که یک دوست میتواند انجام دهد این است که به ما بگوید در مسیر اشتباهی حرکت میکنیم تا در زمان مناسب، در مورد قدمهای اشتباه بعدی تجدیدنظر کنیم. بنابراین شخصی باشید که دیگران مشتاق همکاری با شما باشند.
۴) زندگی شخصی خود را هوشمندانه مدیریت کنید:
من نمیتوانم به شما بگویم با چه کسی باید ازدواج کنید، چگونه باید فرزندان خود را بزرگ کنید، کجا باید زندگی کنید، یا همه چیزهای غیرحرفهای دیگری که تأثیر عمیقی بر شما خواهند داشت. زندگی گاهی اوقات شگفتیهای ناخوشایندی را برای ما به ارمغان میآورد: تصادفات، بیماریهای جدی، یا تراژدیهای شخصی از انواع مختلف. تجربه و مشاهده به من آموخته است که آنچه در زندگی شخصی ما میگذرد ناگزیر بر توانایی ما برای موفقیت حرفهای تأثیر میگذارد. بنابراین، توصیه من این است که حداقل به اندازهای که به کار خود اختصاص میدهید، به مدیریت زندگی شخصی خود نیز توجه کنید.
برای مثال، داشتن یک شریک و دوستانی که به کاری که انجام میدهید اعتقاد دارند و فکر میکنند کار شما مهم است، دارایی بزرگی است.
حتی اگر خودشان در این کسب و کار نباشند یا گاهی اوقات با نظرهای شما در مورد برخی از مسائل سیاست مخالف هستند.
۵) بدانید که از کدام خطوط قرمز نباید عبور کرد:
جامعه سیاست خارجی شبکهای سست از افراد و سازمانها با بسیاری از ارتباطات متداخل است. از آنجا که موفقیت بستگی زیادی به این دارد که چه کسی را میشناسید و آنها در مورد شما چه فکری میکنند، اگر تابوها را به چالش بکشید یا از خطوط اجماع رایج خارج شوید، فشار زیادی را باید متحمل شوید. جزماندیشانی که در دهههای اخیر سیاست خارجی را فلج کردهاند، اکنون آشکاراً مورد سؤال قرار میگیرند، با این حال، در نهایت ممکن است در موقعیتهایی قرار بگیرید که از استدلالهای ارائه شده، نتیجهگیریها، سیاستهای اتخاذ شده و نتایج به دست آمده ناراحت و سرخورده شوید و حتی ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که فاقد قدرت یا اختیار برای تغییر مطلوب باشید. در آن صورت ناگزیر انعطاف پذیری و ادامه دادن منطقی به نظر میرسد. اما در آن مقطع، باید تصمیم بگیرید که چه کارهایی را انجام ندهید و بدانید از چه اقداماتی تحت هیچ شرایطی حمایت نخواهید کرد.
این توصیه ممکن است در عصری که اصول اخلاقی رو به فراموشی است و ریاکاری، وجه رایج زندگی سیاسی است، عجیب به نظر برسد، اگر زمانی که وارد نهادهای دولتی شدید، این قدرت را دارید که این هنجارهای نامطلوب را در طول زمان تغییر دهید. به یاد داشته باشید که پستها ومناصب در نهایت اضافه کردن سطرهایی به رزومه شما نیست، بلکه فرصتو تلاش برای تبدیل جهان به مکانی بهتر است. اگر زمانی احساس میکنید که کاری که انجام میدهید بخشی از مشکل است و نه بخشی از راه حل، وقت آن رسیده است که بیرون بروید و کاری متفاوت انجام دهید.
منبع: foreignpolicy.com